در حالی که کل اقیانوس تحت تأثیر قرار میگیرد، بدترین وضعیت در عرضهای جغرافیایی بالاتر، از جمله در تمام اروپا و به ویژه در منطقه دریای بالتیک، جایی که نور اقیانوس در حال حاضر کم است، میشود.
میگویند ما انتظار داریم که کاهش نور خورشید و کاهش پژوهشگران باعث منجمد شدن بیشتر از دریاها و کاهش خطرات در اقیانوسها شوند. با این حال ما شوکه شدیم که جنوب مدلِ ما برای دههها پس از جنگ و مدتها پس از بازگشت از شرایط دما و نور به حالت قبل از جنگ، از نظر مادی تغییر شکل داده و یخ دریا در حالت منبسط شده، قرار میگیرد که احتمالاً برای صدهاست. سال باقی می ماند.
آبهای اقیانوس منجمد شمالی و اقیانوس اطلس شمالی بیشترین بار را تحمل میکنند و احتمالاً باعث فروپاشی کل اکوسیستم میشوند. اگر چه شیلاتی در حال حاضر نسبتاً کوچک از اقتصاد اروپا است، اما ممکن است برای نگاه کردن به غذا، بیشتر فشار بیاورد و در مواردی که سیستمهای کشاورزی مستقر در خشکی مختل میشوند، گزینههای کمی برای امنیت غذایی این قاره باقی میماند. نگه دارید.
آنها این «زمستان هستهای» را دریافت میکنند که از آن نام برده میشود، میتواند باعث ایجاد یک قحطیجعه آمیز تا فرسنگها شود.
به گزارش ایسنا و به نقل از کانورسیشن، ایالات متحده و روسیه اخیراً به این نتیجه رسیدند که درباره «پیمان استارت نو» (New START Treaty)، تنها توافق باقی مانده برای کاهش و تعدیل دو زرادخانه بزرگ جهان در دو کشور، گفتگو کنند.
متأسفانه اما چنین چیزی هرگز برای اروپا رخ نمیدهد، زیرا بهرهوری دریایی در اقیانوس منجمد شمالی و اقیانوس اطلس شمالی نسبت به بقیه جهان عقب میماند. این موضوع به این دلیل اتفاق میافتد که وضعیت محیطی جدید از نوع متفاوت و بزرگتری از جلبکهای حمایت از حمایت میکند که در واقع میتواند مواد مغذی سطح اقیانوس را پس از مرگ و غرق شدن از بین ببرند.
اکنون این تهدید معاصر، عصری است که از پژوهشها در مورد تأثیرات بالقوه آب و هوای یک جنگ هستهای آغاز شده است. محققان با استفاده از جدیدترین ابزارهای محاسباتی بررسی کرده اند که عواقب آن را برای تمام حیات روی زمین چیست.
با توجه به این بینشهای واضح، یک ضرورت اخلاقی وجود دارد که بپرسیم از یک درگیری هستهای چه کاری میتوانم انجام دهم و چه باید کرد. اخیراً برداشت از یک فلسفه قدیمی در آکسفورد آغاز شده است. این ایده که به عنوان «بلندمدتگرایی» شناخته میشود، بیان میکند که محاسبه صحیح تعداد زیادی از زندگیهای احتمالی انسان در آینده باید تقریباً هر اقدامی را که حتی اندکی خطر انقراض انسان را کاهش میدهد، در اولویت قرار دهد.
بدتر از آن، کاهش بینایی نور و اقیانوسها، جلبکهای دریایی را که پایه و اساس شبکههای غذایی دریایی هستند، از میبرد و قحطی چند سالهی آسیایی را ایجاد میکند.
اما چرا بازیابی اقیانوس پس از یک درگیری هستهای تا این حد کند است؟ زیرا آب بسیار آهسته گرم و سرد میشود و اقیانوس با تودههای آبهای مختلف که روی هم قرار گرفتهاند، طبقهبندی میشوند. این موضوع به دریا، حافظههای بسیار بزرگتری نسبت به جو زمین میدهد و هر چه بیشتر از تغییرات در اقیانوسها رخ میدهد، یا در نتیجههای زمانی که انسانها ممکن است تبدیل شوند یا بعید هستند که به حالت اولیه خود بازگردند.
بلندمدتگرایی یک موضع اخلاقی است که اولویت را برای بهبود آینده در بلندمدت میدهد. این یک مفهوم مهم در نوع دوستی است و به عنوان اولیه برای جستجو در جهت کاهش خطرات وجودی برای بشریت عمل میکند.
گروهی از دانشمندان از جمله کارل ساگان در سال ۱۹۸۲ شروع به هشدار دادن و به صدا درآوردن زنگ خطر در مورد یک آخرالزمان آب و هوایی کردند که ممکن است به دنبال جنگ باشد. آنها با استفاده از شبیهسازیهای رایانههای ساده و فورانهای آتشفشانی تاریخی بهعنوان نمونههای مشابه طبیعی نشان میدهند که چگونه از آتشسوزیهای شهری به استراتوسفر میرود، میتوانند نور خورشید را برای سالها متوقف کنند.
رونالد ریگان و میخائیل گورباچف، رهبران ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در دهه ۱۹۸۰، هر دو زمانی که اعلام کردند جنگ هستهای برنده نیست، به این پژوهش اشاره کردند.
یک جنگ هستهای چگونه میتوان دریای بالتیک را منجمد کند
۱۰ سال پس از درگیریها، بهرهوری جهانی دریایی بازیابی میشود و حتی از وضعیت خود فراتر میرود. این امر به این دلیل رخ میدهد که در محیط اقیانوس پایدار میشود، مواد مغذی را از عمق به سطح میآورد و پس از پاک شدن دوده و بازگشت تابش نور خورشید به حالت قبل، فیتوپلانکتونها میتوانند از این مواد مغذی برای رشد سریع استفاده کنند.
این منطق با تمام ویژگیهای استاندارد برای همگامسازی ریاضیات با اخلاق همراه است. به همین دلیل است که میشوید که یک اتفاق در سطح ایجاد آنقراض قرار میگیرد، حمایت از هراقدامی است که میتواند از آن جلوگیری کند، بسیار منطقی به نظر میرسد.
گذشته از سرنوشت وحشتناک قربانیان در صورت جنگ، چنین جنگی در بزرگی به شدت سیستم آب و هوایی و اقلیمی زمین را تغییر میدهد، در حالی که جنگهای محدودتر نیز میتوانند تأثیر مخربی داشته باشند.
سه سال پس از چنین جنگی، یخهای اقیانوس منجمد شمالی تا ۵۰ درصد افزایش مییابند و طی یک سال تمام سطح دریای بالتیک یخ میبندند و بنادر مهمی مانند کپنهاگ و سنت پترزبورگ تعطیل میشوند. حتی در سناریوی یک درگیری محدود بین هند و پاکستان، ۲۷ تا ۴۷ میلیارد تن دوده به اتمسفر فوقانی پرتاب میشود و سرد شدن هوا از آن، حمل و نقل از طریق شمال اروپا را به شدت به خطر میاندازد.
در حالی که ما با این خانه واقعی دست و پنجه نرم میکنیم که انتشار گازهای گلهای میتواند آب و هوا را به شکل قابل توجهی تغییر دهد، میتواند به یاد داشته باشد که زرادخانههای هستهای به اندازه کافی بزرگ هستند و سیستمهای زمین را در یک چشم به هم میزنند. هم زدن به شکل تغییر دهنده.
در نهایت، حتی یک درگیری و محدود به اندازه کوچکترین مناطق زمین را به وضعیت کاملاً جدید سوق میدهد که این وضعیت بسیار بیشتر از آنچه ما انتظار داریم، طول میکشد.
مجموعهای از پژوهشها نشان میدهند که حتی یک درگیری هستهای محلی و کوچک نیز میتواند یک فاجعه آب و هوایی را به همراه داشته باشد. علوم دریایی به طور خاص تصمیم گرفته اند و مطالعه می کنند که این چه معنایی برای دریاهای جهان دارد.
انتهای پیام