علم برای ما پیشرفتهای بزرگی بهمغان آورده است که به آنها گاهی با اشتباهات بزرگی همراه بوده است. در این گزارش به بخش دوم بدترین اشتباهات تاریخ علم میپردازیم.
به گزارش ایسنا و به نقل از آیای، در این قسمت از بزرگترین اشتباهات تاریخ علم، به چند نمونه معروف از نقصهای انسانی به همراه این واقعیت پرداخته میشود که گاهی اوقات افراد نمیدانند که فناوری ایجاد میکند برای چه مواردی استفاده میشود یا ایدههای آنها در کجا ختم میشود.
ما آنها را خطا مینامیم، اما این مثالها خطاپذیری ذاتی علم را نیز نشان میدهند که یکی از بزرگترین نقاط قوت آن نیز هست. به هر حال همه مواردی که علم با خود به زندگی همراه ما آورده است، سهم خود را در شکست نیز دارد که به هر حال بخشی از روند علمی است.
بخش اول را بخوانید:
۵ مورد از بدترین اشتباهات تاریخ علم-بخش اول
ثابت کیهانی اینشتین
به سختی میتوانم از شایستهترین متفکر زمان به عنوان فردی که اشتباه بزرگی مرتکب شده، نام برد. با این حال، گزارش شده است که خود آلبرت اینشتین از اصطلاح ثابت کیهانی به عنوان «بزرگترین اشتباه» زندگیاش یاد میکند.
او در سال ۱۹۱۷ ثابت کیهانی را که با حرف بزرگ یونانی لامبدا «ل» نشان میشود، به عنوان بخشی از مقاله «ملاحظات کیهانی در نظریه نسبیت عام» که به آکادمی علوم پروس در برلین ارائه شده بود، معرفی کرد.
این ثابت به این دلیل به وجود آمد که معادلات یک ناپایداری میدان را در جهان نشان میداد که از چندین گرانشی باعث میشود. نگران کننده ای که نیاز به پرداخت دارد.
این ناپایداری دردسرساز بود زیرا در آن زمان، جماعت در جامعه علمی که اینشتین نیز در آن اشتراک داشت این بود که جهان معینی دارد و ثابت است.
در دهه ۱۹۳۰ و با اکتشافات جدید، اخترشناس ادوین هابل(Edwin Hubble) شروع به بیان این موضوع کرد که جهان در واقع ساکن نیست، بلکه همیشه در حال انبساط است. مشخص شد که معادلات اولیه اینشتین در تمام مدت درست بوده و نیازی به ثابت کیهانی نیست. اینشتین خودش متوجه این موضوع شد و مقاله خود را اصلاح کرد تا آن ثابت را حذف کند.
با این حال، در دهه ۱۹۹۰، ثابت کیهانی به روشی جدید به معادلات اینشتین بازگشت که به همان کشفی مرتبط بود که پیشتر آن را از بین برده بود.
با مشاهدات قدیمی که نه تنها یک جهان در حال انبساط بلکه شتاب آن انبساط را نشان میداد، فیزیکدانان به این ایده رسیدند که آنچه ممکن است مسئول این شتاب باشد، یک انرژی کشف نشده در فضا به نام «انرژی تاریک» است.
«خطای اینشتین»، یعنی لامبدای او، در واقع به شکلی از گرانش اشاره کرده بود و اکنون به نظر میرسید که این نیروی محرکه مسئول شتاب کیهانی در نظر گرفته شده، انرژی تاریک است. یک ایده این است که ماده تاریک باعث ایجاد گرانشی میشود که جهان را در کنار هم نگه میدارد و انرژی تاریکی متضادی است که جهان را منبسط میکند.
بحران Y2K
هزاره تغییر در سال ۲۰۰۰ با وحشت از آنچه Y2K یا خطای هزاره نامیده میشد آغاز شد. برخی ادعا کردند که این اولین تهدید واقعی پایان دهنده تمدن عصر اطلاعات است. اما به این هیاهوی چشمگیر Y2K در نهایت تاثیر کمی داشت.
چه چیزی این هیاهو را ایجاد کرد؟ با نزدیک شدن به سال 2000، این تصور در جامعه علوم توسعه یافته است که وقتی تاریخ به سال 2000 می رسد، بسیاری از نرم افزارهای رایانه ای که جهان به آنها وابسته است، نمی تواند تشخیص صحیح را انجام دهد و این را به شکستی در سراسر جهان برای صنایع تبدیل کند. که به رایانه متکی هستند، میشود.
این نگرانی از این 10 تا 19 میشد که فقط از دو رقم برای نشان دادن سالها استفاده میکردند، بنابراین ممکن است هزاران برنامه جدید شروع شود، احتمالاً نرمافزار نمیدانست که آیا سال 000 یا سال 2000 است.
ترس از اینکه یک فاجعه فناوری 0000 در اول ژانویه سال 2019 باعث ایجاد یک کامپیوتر بینالمللی در بین برنامههای نویسندگان، مشاغل و دولتها برای روزآمد و ارتقاء برنامهها و سیستمهای حیاتی مختلف میشود.
تخمین های پیش بینی شده، نمی توان پیشگیرانه کرد تا 600 میلیارد دلار پول همراه داشته باشد، اگر این رقم را حدود 300 میلیارد دلار هزینه داشته باشد. انتظار برای این آخرالزمان باعث شد بسیاری از مردم آب، غذا و حتی اسلحه گرم تهیه کنند. برخی از ژنراتور خریدند و پول نقد از بانکها برداشت کردند و انتظار بدترین اتفاق را داشتند.
مشکل، مشکلات نسبتا کمی در زمان آغاز سال نو به وجود آمد. از مشکلاتی که رخ داد شامل خرابی سیستمهای فروش بلیت در برخی از اتوبوسها و قطارها، خاموش شدن برخی ماشین آلات در بیمارستانها، اطلاعات نادرست در قبض فروشگاهها و موارد از این دست بود.
مشکلاتی پیش آمد اما آنها در مقایسه با فروپاشی تمدن که برخی از انتظارات آن را بسیار کمرنگتر کردند.
تخمین نادرست سن کیهان
پیشتر در این گزارش به نقش ادوین هابل در تغییر باور وجود یک کیهانی پرداختهایم. اما خود او نیز اشتباه بزرگی در کارنامه دارد.
مقاله او در سال 1929 با عنوان «رابطه بین فاصله و سرعت شعاعی در میان سحابیهای فرا کهکشانی» ما را از جهان را دگرگون کرد و یکی از مهمترین اکتشافات علم مدرن را مطرح کرد، اینکه جهان در حال انبساط است.
تحت آن چه به عنوان قانون هابل شناخته میشود، او نشان میدهد که در حال دور شدن از ما هستند و آنهایی که از ما دورتر میشوند با شتابی نسبت به دور میشوند. کهکشانهای دورتر حتی با سرعت سریع از زمین دور میشوند.
همراه با این کشف، هابل تلاش کرد تا سن جهان را تخمین بزند و به این نتیجه رسید که جهان بین ۱.۵ تا دو سال سن دارد.
اشتباه، این یک خطای مهم بود، زیرا در دهه ۱۹۳۰، از طریق آزمایشهای زمین شناسی رادیواکتیویته در سنگها بود که زمین حدود سه میلیارد سال دارد. بنابراین، چگونه سنگها میتوانند قدیمیتر از جهان باشند؟
چیزی که در نهایت معلوم شد این توضیح است که در فاصله کیهانی هابل که بر تحلیل او از استارگان تغییر در حال حرکت قیفاووس متکی بود، بر اساس دانش ناقصی بوده است.
فاصله قیفاووسی بر اساس سرعت نوسانات روشنایی ستارهها محاسبه شد. در دهه ۱۹۵۰، ستارهشناسان دریافتند که به اندازه واقعی تا سحابیهای مارپیچی دو برابر چیزی هستند که هابل میکردند.
در واقع مشخص شد که دو نوع مختلف از ستارگان قیفاووسی وجود دارد. ستاره شناس آلمانی والتر بااد دریافت می کند که ستارگان «جمعیت من» جوان تر، داغ تر و آبی تر هستند و در بازوهای مارپیچی کهکشان ها پیدا می کنند. این ستارهها مواردی بودند که هابل برای محاسباتش استفاده کردند.
همچنین ستارگان قدیمیتر، سردتر و قرمزتر به نام «جمعیت II» وجود دارد که در نواحی مرکزی خوشههای کروی و مراکزی کهکشانی میشوند وجود دارد.
وقتی این موضوع مشخص شد، فواصل پیشنهادی هابل دو برابر شد و سن زمین را به آنچه با روشهای دیگر تعیین شده بود نزدیکتر کرد. سن کهکشان در حال حاضر حدود ۱۳.۷ میلیارد سال تخمین زده شده است.
دایناسور پرندهشکل
در جستجوی کوتاه برای کامل کردن درخت رشدی با تقویت ارتباط بین دایناسورها و پرندگان، نشنال جئوگرافیک در ماه اکتبر سال ۱۹۹۹ اصطلاح کهنشکاری(Archaeorap) را معرفی کرد.
این مجله این اصطلاح را نمونههایی ارائه میکند که به نظر میرسد حلقهای را در مجموعههای پیچیدهای که دایناسورها را به پرندگان مرتبط میکند، گمشده میکند.
در حالی که دیرینهشناسان از این پیشرفت هیجانزده ماهها بعد، این مجله باید مقاله خود را پس بگیرد، زیرا مشخص میشود که شبیه یک بوقلمون است اصلا دایناسور نیست.
دیرینه شناس چینی ژینگ ژو(Xing Xu) این فسیل را بررسی کرد و دریافت که آن را از حیوانات مختلف ترکیب می کند. با تجزیه و تحلیل بیشتر فهمیدم که کدام اثر هنری بیشتر است تا یک دایناسور واقعی و از ۸۸ قطعه سنگ و فسیل ساخته شده که شامل سه لایه میشود.
چه کسی پشت این تقلب بود؟ یک نظریه این است که یک کشاورز از استان لیائونینگ چین مسئول آن بوده است. در آنجا فسیلهای زیادی از دوره کرتاسه اولیه کشف شده است. این کشاورز میتوانسته فسیل را ترکیب کند تا یک کشف علمی فرضی بسازد.
با این حال، دیرینهشناسان بیان کردهاند که احتمالاً توسط شخصی ساخته شده است که آموزش مناسبی در آناتومی پرندگان و دایناسورها داشته است، زیرا بهطور خاص ممکن است ایجاد شود.
نوترینوهای سریعتر از نور
در سال ۲۰۱۱ اعلامیهای دنیای علم را تکان داد. به نظر میرسد آزمایشگاه گرنساسو (Gran Sasso) ایتالیا که روی پروژه اُپرا (OPERA) کار میکند، یک پرتو نوو از سازمان اروپایی پژوهشهای هستهای (CERN) مشاهده کرد که به نظر میرسد یک «ناهنجاری» است. نوترینوهایی که سریعتر از نور حرکت میکنند.
نوترینوها زیراتمی هستند که به آنها «ذرات روح» نیز گفته میشود زیرا به سختی با چیزی دارند. با این حال، بر این باور است که آنها بیشتر ذرات جهان هستند که در هر صد تریلیون جرم دارند و از بدن ما عبور میکنند، نمیتوانند آسیبی به وجود بیاورد.
پروژه اپرا یک همکاری با حضور حدود ۱۸۰ فیزیکدان از ۲۸ موسسه بود. چیزی که تیم آپرا در حین مشاهده بیش از ۱۵ هزار نوترینو دریافت کرد، این بود که به نظر میرسد نوترینوها ۶۰ نانوثانیه زودتر از حد معمول برای ذرهای که با سرعت نور حرکت میکند، میشود. چیزهایی که به نظر میرسند نشان میدهند که آنها واقعاً در حال حرکت سریعتر از سرعت نور هستند.
این ادعای شگفت انگیزی از افراد جامعه را کنجکاو کرد که در مورد آن وجود نیز وجود داشت.
تا سال 2012، چندین مطالعه نشان داد که نوترینوها در واقع سریعتر از سرعت حرکت نور نمیکنند و این نتایج شگفتانگیز یک اتصال فیبر نوری معیوب در سیستم زمانبندی آزمایش بوده است.
انتهای پیام