داستان معروف کشف از این قرار است که وقتی نیوتن زیر درخت نشسته بود، یک سیب روی سرش افتاد. سپس، نیوتن یک لحظه «یوریکا»(Eureka) داشت که در آن، نظریه گرانش خود را پس از مشاهده میوه در حال سقوط در تابستان ۱۶۶۶ شکل داد.
پژوهشگران در مقاله این پروژه نوشتند: داوینچی نوشته است که محتویات، شتاب افقی را میتوان کرد زیرا پارچ مدت زیادی بر آنها تأثیر نمیگذارد. شتاب صرفا به دلیل گرانش به سمت پایین است. اگر پارچ با سرعت ثابت حرکت کند، ایجاد شده در اثر سقوط مواد، عمودی خواهد بود. بنابراین، هیچ مثلثی تشکیل نمیشود. اگر پارچ با سرعت ثابتی شتاب گرفته شود، خط ایجاد شده توسط مجموعه مواد در حال سقوط، یک خط مستقیم اما مایل خواهد بود که پس از آن، یک مثلث را تشکیل می دهد. همان گونهای که داوینچی در یک علامت کلیدی نشان داده است، اگر حرکت پارچ با همان سرعتی که گرانش مواد در حال سقوط را تسریع میکند، شتاب، یک مثلث متساوی الاضلاع را ایجاد میکند.
«کریس رو» (Chris Roh)، از پژوهشگران این پروژه گفت: آنچه ما دیدیم این بود که لئوناردو با این آزمایش دستوپنجه نرم کرده، اما آن را طوری مدلسازی کرد که از جسمی در حال سقوط، با ۲ به توان t (t نشاندهنده) باشد. زمان) است. این اشتباه است اما ما بعدا متوجه شدیم که او از این اشتباه در راه درست استفاده کرده است. داوینچی در یادداشتهای خود، جسمی را نشان میدهد که تا چهار بازه زمانی میکند. دورهای که از طریق آن نمودارهای هر دو نوع معادله به صورت نزدیک در یک راستا قرار میگیرند.
به گزارش ایسنا و به نقل از دیلیمیل، پروفسور مرتضی قریب و همکاران وی در موسسه فناوری کالیفرنیا در مقاله خود میگویند، طرحهایی که توسط «لئوناردو داوینچی» (لئوناردو داوینچی) در اوایل 15 سال با مداد رسم شدهاند، نشان میدهند که او پیش از «آیزاک نیوتن» (ایزاک نیوتن) است. ، ریاضیدان و فیزیکدان انگلیسی، گرانش را به خوبی درک کرده است. نیوتن با این کشف در دهه 160 به دست یافت.
پروفسور «مرتضی قریب» (موری غریب)، پژوهشگر ارشد این پروژه، اولین بار آزمایشهای داوینچی را در کتاب «قوانین آروندل» (Codex Arundel) مشاهده کرد. این کتاب مجموعهای از مقالات نوشتهشده توسط داوینچی است که علم، هنر و موضوعات شخصی را در بر میگیرد.
داوینچی که از سال ۱۴۵۲ تا سال ۱۵۱۹ زندگی کرد، در کشف این مفهوم، بسیار جلوتر از خط فکری زمان خود بود. بنابراین، شاید تعجبآور نباشد که این مرد مشهور، گرانش را درک کرده است. با وجود این، تا سال ۱۶۰۴ که «گالیلئو گالیله» (Galileo Galilei) گفت مسافت طیشده توسط یک جسم در حال سقوط، با مجذور زمان اسپریشده است، این نظریه ثابت نشد. سپس در قرن هفدهم، نیوتن را نظریه گسترش داد تا قانون جهانی گرانش را ایجاد کند و توضیح دهد که چگونه میتوان ترکیبی را که با هم جذب میشوند، توضیح داد.
این پژوهشگران باور دارند تنها چیزی را دارند که مانع از آزمایشهای داوینچی برای توضیح دادن قطعی گرانش شود، تجهیزات محدودی بود که در اختیار داشت. او به تجهیزات مورد نیاز برای اندازه گیری دقیق زمان هنگام سقوط اجسام بود.
طرحها نشان میدهند که یک پارچ آب در یک خط مستقیم به موازات زمین حرکت میکند و آب یا ماسه را میریزد. یادداشتهای داوینچی نشان میدهند که وقتی محتویات بیرون میشوند، با سرعت ثابت نمیافتند، بلکه شتاب میگیرند.
قریب گفت: ما نمیدانیم که آیا داوینچی، آزمایشهای بیشتری انجام داده است یا این پرسش را عمیقتر بررسی کرده است، اما این واقعیت است که او با این موضوع در اوایل دهه 1500 دستوپنجه نرم میکرد، نشان میدهد که تفکر او چقدر جلو بوده است.
داوینچی در این یادداشتها، «ثابت گرانش» (ثابت گرانش) را با دقت ۹۷ درصد مدلسازی کرده است.
این همان چیزی است که قریب در ابتدا متوجه داوینچی با عبارت «معادله حرکت» برجسته شده است.
همان گونهای که در طرحها دیده میشود، داوینچی تلاش کرد تا آن شتاب را به صورت ریاضی توصیف کند اما کاملاً به هدف نرسید. پژوهشگران از مدلسازی رایانههای برای اجرای آزمایش پارچ آب استفاده کردند و متوجه شدند که داوینچی کجا اشتباه کرده است.
یک دانشمند ایرانی با همراهی پژوهشگران آمریکایی، یادداشتهای جامانده از «لئوناردو داوینچی» را بررسی میکند و معتقد است که داوینچی زودتر از «نیوتن» به وجود جاذبهای منتقل میشود!
پژوهشگران «مؤسسه فناوری کالیفرنیا»(Caltech)، یادداشتهای به جامانده از داوینچی را دوباره مورد بررسی قرار دادند و آزمایشهای معروفی را برای اثبات اینکه گرانش نوعی شتاب است، در آنها پیدا کردند.
قریب گفت: چیزی که توجه من را جلب کرد، زمانی بود که عبارت «معادله حرکت» (Equatione di Moti) را برمبنای فرضیه یکی از مثلثهای ترسیمشده خود نوشت. من علاقه مند شدم که بدانم منظور لئوناردو از این عبارت چیست.