“دایره”؛ هزارتوی تکنولوژی و حریم خصوصی



ایسنا/اصفهان همه می‌دانیم که در دنیای دنیایی و از ابزاری استفاده می‌کنند که اطلاعات خصوصی ما ممکن است به آسانی و بدون رضایت‌مندی‌ها ثبت شود. برای مثال، گوگل به راحتی می‌تواند از سرچ‌های ما باخبر شود، اما چند مدیر ارشد این غول جهان حاضر هستند که ما از سرچ‌های ساده و حتی روزمره آن‌ها با خبر بگذریم؟

«سرکل» (The Circle) با مدت‌زمان ۱۱۰ دقیقه، کاری از سینمای آمریکاست که در سال ۲۰۱۷ میلادی تولید می‌شود. این اثر به کارگردانی جیمز آدام پانسولت (James Ponsoldt)، جنبه‌های کوچکی از چالش بشر با علم و زندگی مدرن نشان می‌دهد.

فناوری ارتباطات و به ویژه جهان اینترنت از ما جلو زده است. در حالی که برخی از گزینه‌ها و آینده‌های آن برای ما شناخته‌شده و شفاف نیست. و هنوز حتی در پیشرفته‌ترین دنیا نیز مردم و دولت‌ها تکلیف را با برخی از زوایای آن روشن نکرده‌اند. هزاران فیلم و کتاب و قوانینی وجود دارد که هر روز تصویب می‌شود و تغییر می‌کند، بازتابی از همین دست‌ها نگرانی‌های بشر است. فیلم علمی-تخیلی «سرکل» (The Circle) یکی از آن‌هاست که ضمن نگاه به وضعیت فعلی این بخش از فناوری، سعی کنید در خیالپردازی درباره آینده آن هم باشد. خیالاتی که بدون اغراق هم‌اکنون می‌شوند بر اساس جنبه‌های زندگی ما و رابطه ما با تکنولوژی حاکم است.

می هالند (Mae Holland) با بازی اما واتسون (Emma Watson)، دختر جوانی است که با بیمار به ام اس و مادرش زندگی کوچکی دارد. پسری به اسم مِرسر (Mercer) با بازی الار کولترین (Ellar Coltrane) را هم می‌شناسند که در گذشته به عشق و علاقه‌هایشان هنوز ته‌مانده‌هایی از آن وجودشان وجود دارد. در فاصله بین خانواده و دوستی‌هایش یک دغدغه مهم دارد، آن هم رهایی از مشاغل کم‌درآمد و پاره‌وقت است. مخصوصاً به‌دلیل بیماری پدر که هزینه‌های درمان از توان مالی خارج شده و بیمه هم حمایت نمی‌کند.

دختر جوان دیگری به اسم آنی آلرتون (Annie Allerton) با نقش‌آفرینی کارن گیلان (Karen Gillan) که کارمند شرکتی اینترنتی به‌اسم «سرکل» است، یک مصاحبه کاری خوب برای دوستش، دست‌وپا می‌کند. می‌کند و یکی از کارمندان فناوری «سرکل» می‌شود. ورود به دنیای «سرکل» که نامش با «گوگل» در دنیای واقعی شباهت‌هایی دارد و نمی‌توانم بگویم، اتفاقی است، کمی برای می‌سازد. از آدم‌های به‌ظاهر پرسروصدا و اجتماعی و حرفه‌ای گرفته شده تا امکانات تفریحی و علمی عجیبی که در آنجا با آن‌ها روبه‌رو می‌شود. اما می «گاپی» یا تازه‌وارد خوبی است. وماتوناد خhdhah ara جma کnd wh ametیaزش hara کhe کharکt bymhamیt adard ، bala beberd.

بخوان  اولین سیاه‌چاله تجسم شده توسط بشر در حال حاضر از دست دادن انرژی است

«سی‌چنج»؛ رازها دروغ‌اند

می پس از سردرگمی آغاز راه، بر اساس یک اتفاق، به سرعت پیشرفت می‌کند و محبوب‌تر می‌شود. شاید هم پیشرفت او اتفاقی نیست و چون رئیس شرکت، بیلی با بازی تام هنکس (تام هنکس)، تشخیص می‌دهد جوان می‌تواند دردسرساز شود. شرکت «سرکل» شعاری دارد موسوم به «رازها دروغ‌اند». این شعار مخصوصاً با تولید یکی از فناوری‌های «سرکل» به نام «سی‌چنج» (SeeChange) سر زبان می‌افتاد.

«سی‌چنج» یک چشم کوچک است که به راحتی می‌توان آن را در محیط‌های مختلف یا روی بدن آدم‌ها کار گذاشت و به همه محیط‌ها یا آن‌ها دسترسی پیدا کرد. با «سی‌چنج» دیگر رازی معنا ندارد. پس «رازها دروغ‌اند». تمام آمدورفت‌ها، ملاقات‌های خصوصی یا علی فرد، ایمیل‌ها، بانکی، تماس‌ها، و حتی احساس هر شخص از شادی تا غم او و به طور کلی هر فعالیتی که «سی‌چنج» دارند، در فضای مجازی یا محیط زیست به ثبت می‌رسند. این اطلاعات در لحظه برای افراد دیگر هم به نمایش درمی‌آید یا به‌هرحال شرکت بر آن‌ها تسلط کامل دارد.

بیلی، رئیس «سرکل»، «سی‌چنج» را بسیار مهم می‌دانند. او معتقد است که با این فناوری جان آدم‌ها از تروریست‌ها یا هر آدم‌کش خطرناکی در امان خواهد ماند. شناسایی و تعقیب مجرمان به آسانی انجام خواهد شد. از طرف زیبایی‌های دنیا، مثلاً تولد یک بچه‌خرس در قطب، برای ما قابل دیدن خواهد بود. و اشتراک‌گذاری آن‌ها برای بشری که آگاهانه و دانسته حق اوست، اما ممکن است در مکانی و زمانی و برخی ناتوانی‌ها وجود داشته باشد، انسان باید به احترامش بایستد. «سی‌چنج» برای مراقبت از کودکان و سالمندان یا افراد هم جذابیت زیادی دارد.

به‌طور کلی، «سی‌چنج» مثل بمب صدا می‌کند و همه شیفته‌اش می‌شوند. اما سوال اینجاست که چند نفر حاضر از «سی‌چنج» استفاده می‌کنند؟ برای مثال، در همان شرکت «سرکل» کارمندی حاضر می‌شود این فناوری را با لباس‌ها و همه اطلاعات در اختیار دیگران قرار دهد؟ همه «سی‌چنج» را می‌سازند و هوادار دوآتشه‌اش هستند. آن را بزرگ «سرکل» و تاریخ علم می‌دانند. برای نمونه، دموکراسی را با این ابزار معنی پیدا می‌کند، چون از این به‌بعد تمام ریز و درشت یک سیاستمدار برای مردم است و هیچ رازی وجود ندارد.

بخوان  کشف دلیل تفاوت حلقه‌های زحل و مشتری توسط محققان

همه باور دارند که آدم‌ها وقتی احساس می‌کنند رفتار و حرف‌هایشان را ثبت می‌کنند، بهتر عمل می‌کنند و کمتر به جرمی بزرگ یا اشتباهی کوچک می‌روند. بااین‌حال، کسی دلش نمی‌خواهد به این چالش وارد شود. اولین کارمند «سرکل» می‌شود که حاضر است این فناوری را روی لباسش بگذارد. همه عاشق می‌شوند و او بینهایت دوست در دنیا پیدا می‌کنند که تمام زندگی خصوصی‌اش را (به جز رفتن به دست‌شویی و حمام!) می‌بینند و می‌توانند با او صحبت کنند.

شفافیت محض؛ آری یا نه؟

می‌شود این ایده می‌شود، اما کم‌کم و در گذر زمان در موقعیت‌هایی قرار می‌گیرد که احساس می‌کند حریم خصوصی‌اش به خطر افتاده است. به‌مرور پی می‌برد که دلش نمی‌خواهد کسی اتاق خواب پدر و مادرش را ببیند. یا تماشای مسواک‌زدنش از دیگران کمی حال‌بهم‌زن به نظر می‌رسد یا لحظه‌هایی که غم وجودش را گرفته و دوست دارد آرام و به‌تنهایی اشک بریزد، اما نمی‌تواند. مدام باید لبخندی گشاد و مصنوعی روی لب داشته باشد، زیرا در معرض دید این و آن قرار دارد. اما می‌بایست «سی‌چنج» را پشت سر بگذارد و نمی‌کشد.

با رونمایی از «سول‌چنج» که زیر بیست دقیقه می‌تواند هر آدمی را روی آن خاکی بگذارد که خواسته شود، شناسایی و اطلاعات از جمله مکان فعلی‌اش را به دیگران بفهماند، مسیری که می‌تواند تغییر کند. مخصوصاً وقتی از طرف کارمندان شرکت و رئیس خود می‌شود با «سول‌چنج» مرسر، دوست سابقش، را پیدا کند. می‌کند، اما پشیمانی‌اش برای او می‌ماند. چون مرسر به‌خاطر ناآگاهی و ترسی که از طریق برنامه «سول‌چنج» به او دست می‌دهد، می‌کند و جان خود را از دست می‌دهد.

بخوان  ChatGPT یک رقیب بزرگ جدید پیدا می کند زیرا Anthropic ادعا می کند که هوش مصنوعی Claude 3 آن را شکست داده است.

مرگ مرسر زندگی کاری او را به مرحله‌ای تازه وارد می‌کند. تصمیم می‌گیرد «سی‌چنج» را روی لباس بیلی، غول اصلی «سرکل» و یکی دیگر از مدیران اصلی شرکت کار بگذارد. بیلی و همکارش می‌دهند هزار بار بمیرند، تا اینکه همه مردم دنیا به اطلاعات خصوصی آن‌ها دسترسی داشته باشند! وحشت بیلی و مدیرش از دیده‌شدن زندگی خصوصی‌شان نگاه همه را به «سی‌چنج» تغییر می‌دهد و همه متوجه می‌شوند که از چنین ابزاری با وجود جذابیتش، چه پیام‌های ناگواری خواهد داشت. همچنین از نگاهی نو در قبال آینده بشر احساس مسئولیت می‌کنند.

در این فیلم می‌بینیم که همه می‌خواهند علم پیشرفت کند و از این پیشرفت زندگی افراد مفیدتر و راحت‌تر شود، اما پذیرش علم و در این فیلم، فناوری «سی‌چنج» است که حریم خصوصی را مضحک می‌داند، گاهی برای مدرن‌ترین انسان‌ها هم می‌شود. اما «سی‌چنج» خیلی هم خیالی و دور از ذهنی نیست!

همه می‌دانیم که در دنیای دنیایی و از ابزاری استفاده می‌کنند که اطلاعات خصوصی ما ممکن است به آسانی و بدون رضایت‌مندی‌ها ثبت شود. یک مثال ساده آن، سرچ های ما در گوگل است. گوگل به راحتی می‌تواند از سرچ‌های ما باخبر شود، اما چند مدیر ارشد این غول جهان حاضر هستند ما از سرچ‌های ساده و حتی روزمره آن‌ها با خبر باشند؟ «سرکل» نشان می‌دهد که در هزارتوی فناوری اگر کسی حاضر باشد که حریم خصوصی‌اش را در معرض دید همگان قرار دهند، کارمندانی امثال «می» هستند و نه رئیسی چون «بیلی». عکس معروف مارک زاکربرگ را همه در خاطر داریم که چطور وب‌کم لپ‌تاپش را با چسب پوشنده بود!

فیلم علمی – تخیلی «سرکل» یکی از آثار سینمایی است که ثابت می‌کند با گسترش فناوری‌هایی که داده‌های خصوصی ما را ثبت می‌کنند، هنوز قبولشان در زندگی امروز ساده نیست. کسانی که حاضر به پذیرش آن‌ها هستند و در رأس آن‌ها خود سازندگان این فناوری‌ها هستند. «سرکل» به یادمان می‌آورد که نه می‌توانم به علم پشت کنم و نه می‌توانم بی‌چون‌وچرا تسلیم کنم.

یادداشت مونا فاطمی‌نژاد

انتهای پیام



منبع