واژه تکنولوژی در قرن بیستم و در ارتباط با انقلاب دوم صنعتی رواج یافت. گالبرایت، اقتصاددان امریکایی به معنی «کاربرد سیستماتیک دانش علمی یا دانش منظم دیگر برای امور عملی » تعریف کرده است. تکنولوژی به شکل دیگری نیز بیان شده و آن کاربرد دانش علمی و دانش منظم دیگری برای امور عملی به وسیله سیستم های مطمئنی است که شامل مردم، سازمان ها و اشیای زنده و ماشین ها می شود.
- فناوری همان تسلط و تبحر انجام کار است، فناوری توانایی انجام کار در تمامی سطوح و زمینه‌ها است؛ یعنی طراحی، ساخت، استفاده، تعمیر و نگهداری و تحقیق و توسعه و غیره می‌باشد.
- بسیاری از فرایندهای فناوری، محصولات جانبی ناخواسته ای تولید می‌کنند که به عنوان آلودگی شناخته می‌شوند و منابع طبیعی را کاهش داده و به محیط زیست زمین آسیب می‌زنند.
- کشف و استفاده از آتش، یک منبع انرژی ساده با کاربرد های بسیار زیاد، نقطه عطفی در تکامل تکنولوژیک انسان به شمار می رود.
تکنولوژی قدم بعدی خود را در جریان انقلاب دوم صنعتی و با کنترل الکتریسیته برداشت تا بتواند اختراعات جدیدی مانند موتور الکتریکی، لامپ و بسیاری دیگر را معرفی کند. در ادامه، پیشرفت های علمی و کشف مفاهیم جدید منجر به پرواز انسان و پیشرفت هایی در زمینه پزشکی، شیمی، فیزیک و مهندسی شد. پیشرفت چشمگیر تکنولوژی منجر به ساخت آسمان خراش ها و مناطق شهری گسترده شده مجله خبری 1 بیتی که ساکنان آن ها برای حمل و نقل خود و غذایشان، به موتور ها متکی هستند. ارتباطات نیز با اختراع تلگراف، تلفن، رادیو و تلویزیون به طرز چشمگیری پیشرفت کرد. اواخر قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم میلادی، با اختراع هواپیما و اتومبیل، شاهد وقوع انقلابی در زمینه حمل و نقل بود. به تکنولوژی می توان به عنوان فعالیتی که فرهنگ را شکل یا تغییر می دهد نیز نگاه کرد.
علم، مهندسی و تکنولوژی
در حالی که من کاملاً با هدف مخالفت با جبر تکنولوژیک همدردی می کنم – و چه کسی این کار را نخواهد کرد؟ – فکر می‌کنم سه پاسخ مهم قابل ارائه است. اولاً، تعریف رویکرد فرهنگی از فناوری آنقدر بزرگ است که تقریباً بی فایده است. به سختی می توان به عملی فکر کرد که در نقطه ای از مادیت چه در خلقت و چه در استفاده از آن درگیر نباشد. آیا واقعاً چیزی وجود ندارد که بتوانیم برای تیزتر کردن معنای تمرین به گونه‌ای که چیزی به‌ویژه فناوری را در بر بگیرد، اضافه کنیم؟ سرانجام، در حالی که جبرگرایان اغلب ابزارگرا هستند، اینطور نیست که همه ابزارگرایان جبرگرا باشند. یک تعریف ابزاری از فناوری می‌تواند این امکان را فراهم کند که انتخاب وسیله‌ای برای رسیدن به اهداف وجود داشته باشد و هر وسیله خاصی هدف خاصی را تعیین نکند.
مشاوره و آموزش پایان نامه کارشناسی ارشد
بحث های فلسفی زیادی نیز در زمینه استفاده از تکنولوژی مطرح شده اند و در این زمینه اختلاف نظر هایی در مورد این که آیا تکنولوژی وضع انسان را بهبود می بخشد یا آن را بدتر می کند وجود دارد. جنبش هایی مانند Neo-Luddism، anarcho-primitivism و سایر جنبش های اعتراضی، فراگیر بودن تکنولوژی را مورد انتقاد قرار می دهند و معتقدند تکنولوژی باعث آسیب رسیدن به محیط زیست و انحراف مردم می شود. طرفداران ایدئولوژی هایی مانند ترا بشریت یا techno-progressivism، پیشرفت های پیوسته تکنولوژیکی را برای جامعه و وضع انسان مفید قلمداد می کنند. چنین توربین هایی بیشتر برقی را که امروزه مصرف می شود تولید می کنند.
انتقال موفق تکنولوژی نیاز به شناخت اهداف صنعت، منابع تکنولوژی، نحوه ابداع و نحوه انتقال، روشهای انتقال، فاکتورهای تاثیرگذار، نحوه جذب و نحوه توسعه آن دارد و هریک از آن شناختها متکی به تخصص ویژه خود است. بدون استفاده از کارشناسان انتقال تکنولوژی و اصول مدیریت تکنولوژی، معمولاً عمل انتقال یا اصولاً صورت نمی‌گیرد و یا انتقال تکنولوژی مربوطه بصورت ناقص و نیم‌بند انجام می شود. برای درک درستی از فراخوان شاتزبرگ به سلاح، باید به نحوه تعریف او از دو «سنت کاملاً متفاوت» در صحبت کردن درباره فناوری توجه کنیم.
http://118amoozesh.ir