در هر حال، این هنوز یک پرسش پیچیده است که آیا متخصصان مصنوعی باید در تولید ناخالص داخلی حساب کنند یا خیر. از یک سو، متخصصان هوش مصنوعی میتوانند با انجام دادن کارهای سریعتر و دقیقتر نسبت به انسانها، به بهرهوری و کارآیی اقتصادی کمک کنند. این کار اقتصادی میتواند سود و رشد را به همراه داشته باشد. از سوی دیگر، افراد هوش مصنوعی نیازی به دستمزد یا مزایا ندارند و به طور مستقیم در مصرف کالاها و خدماتی که اجزای اصلی تولید ناخالص داخلی هستند، مشارکت نمیکنند.
توسعه و پیادهسازی فناوریهای هوش مصنوعی میتواند شغل ایجاد کند و به رشد اقتصادی بپردازد. با وجود این، میزان مشارکت نیروی کار هوش مصنوعی در تولید ناخالص داخلی، به عوامل گوناگونی مانند و پذیرش نیروی کار هوش مصنوعی، نوع وظایف و شرایط اقتصادی کشور مربوط می شود. به طور کلی، ادغام هوش مصنوعی در نیروی کار میتواند رقابت و رشد اقتصاد و اقتصاد را به همراه داشته باشد.
اگر هوش مصنوعی به این شرایط وارد شود، چه اتفاقی میافتد؟ این گونه جدید چگونه به تولید ناخالص داخلی کمک می کند؟ یکی از راههای اندازهگیری اقتصاد این است که ناخالص داخلی سرانه را در نیروی انسانی ضرب میکند. بنابراین، یک اقتصاد به تعداد نیروهای شاغل محدود میشود. اگر تعداد افراد شاغل با گنجاندن موجودات بر هوش مصنوعی به عنوان بخشی از نیروی کار نامحدود شود، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ آیا ما به یک اقتصاد بیحدومرز نزدیک میشویم که هیچ ارتباطی برای تولید ناخالص داخلی خود ندارد؟ با توجه به عوامل موجود در صنعت، به عنوان گامی کوچک به سوی اقتصاد بیحدومها بر اساس نیروی کار هوش مصنوعی میتوانیم به این موضوع بپردازیم.
ملاحظات اخلاقی نیز دارند که باید در نظر گرفته شوند. اگر هوش مصنوعی در تولید ناخالص داخلی حساب می شود، ممکن است افزایش بیکاری و رکود دستمزد انسان را به همراه داشته باشد. همچنین، این پرسش مطرح میشود که آیا افراد هوش مصنوعی باید نهادهایی را همراه با حقوق و حمایتهای مشابه کارگران انسانی داشته باشند یا خیر.
روش سنتی برای افزایش تولید ناخالص داخلی وجود دارد.
- انجمن نوآوری و کارآفرینی. مشارکت مردم به راهاندازی کسب و کار و ارائه ایدههای جدید میتواند به ایجاد محصولات و خدمات جدید و افزایش اقتصاد کمک کند.
- ترویج تجارت آزاد. از بین بردن تجارت میتوان مبادله بیشتر کالاها و خدمات را ارائه کند و به رشد اقتصادی جامد بپردازد.
- سرمایهگذاری در آموزش و پرورش. افراد میتوانند در آموزش و پرورش، مهارتها و دانشآموزان سرمایهگذاری کنند که به افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی میانجامد.
- ایجاد یک محیط کسب و کار و کار حمایتی. یک محیط تجاری حمایتی با قابلیتهایی مانند دسترسی به سرمایه، حمایت از نظارت و نیروی کار ماهر میتواند شروع و توسعه کسب و کارها را کند و به رشد اقتصادی بیانجامد.
- توسعه پایدار. توسعه پایدار با نظر گرفتن عوامل اقتصادی، اجتماعی و محیطی میتواند به رشد اقتصادی بلندمدت کمک کند.
- مشارکت همکاری و شراکت. با تقویت فرهنگ همکاری و شراکت، تاجران و افراد میتوانند برای ایجاد فرصتهایی که به رشد اقتصادی میانجامند، با هم کار کنند.
به طور خلاصه، هوش مصنوعی پتانسیل لازم را برای افزایش تولید ناخالص داخلی و نهایتا تبدیل شدن به یک اقتصاد بیحدومرز دارد اما در نهایت، تصمیمگیری برای حساب آوردن متخصصان مصنوعی در تولید ناخالص داخلی باید برای ارزیابی دقیقترین عوامل اقتصادی و اخلاقی بالقوه انجام شود. شود. نتیجه به کار گرفتن گونههای هوش مصنوعی در جهان هر چه باشد، واضح است که ما شاهد عملکرد پلکانی آنها بر اقتصاد باشیم.
به گزارش ایسنا و به نقل از فوربس، اندازه اقتصاد یک کشور با تولید ناخالص داخلی آن اندازه گیری می شود. تولید ناخالص داخلی با جمع آوری ارزش همه کالاها و خدمات تولید شده در مرزهای یک کشور طی یک سال مشخص محاسبه می شود. این آمار شامل ارزش کالاها و خدمات تولیدی توسط دولت و بخش ویژه است. تولید ناخالص داخلی معمولاً با استفاده از قیمتهای موجود در کالاها و خدمات بازار مصرف میشود. تولید ناخالص داخلی به عنوان اندازه و قدرت یک اقتصاد و همچنین میزان کلی فعالیت اقتصادی آن کشور میشود. از تولید ناخالص داخلی برای مقایسه اقتصاد مختلف و بررسی رشد اقتصادی به مرور زمان استفاده میشود.
انتهای پیام