ChatGPT به من نشان داد که چقدر با نوشتن یک فیلم پرفروش فاصله دارد

در حالی که من نمی خواهم فیلمنامه را به طور کامل به دلیل ترس از نقض ناخواسته حق نسخه برداری پست کنم، در اینجا گزیده ای از نتیجه گیری عجولانه آمده است:

واکنش فوری من این بود: “من محکوم به فنا هستم.” اما با فروکش کردن سرمای یخی آن واقعیت سرد، به چیز دیگری فکر کردم. هرکسی می تواند کتابی بنویسد و منتشر کند و بیشتر آنها خیلی خوب نخواهند بود.

دستورات من برای یک جدید بود پیشتازان فضا فیلم فرانچایز با حضور کاپیتان پیکارد و کاپیتان کرک (هر کدام به ترتیب توسط بازیگران اصلی خود، پاتریک استوارت و ویلیام شاتنر بازی می‌کنند). این طرح حول محور سفر آنها برای ملاقات با یکدیگر و سپس تحویل آنها می چرخد کریستال های دی لیتیوم (در برگه جدید باز می شود) تا سال 2023 به عنوان منبع انرژی جدید جهانی مورد استفاده قرار گیرد. این یک تغییر اقلیم را به راه می‌اندازد (در یک چرخش، اقدامات آنها امکان ایجاد فدراسیون را فراهم می‌کند، که به این معنی است که آنها جدول زمانی را تغییر نمی‌دهند، فقط آن را تقویت می‌کنند، اما من از آن دور می‌شوم). من تمام تصمیمات بازیگری، طرح و اکشن دیگر را به ChatGPT واگذار کردم.

من از ChatGPT خواستم که با چرخش Q بازنویسی کند که کاپیتان ها را از زمان خود خارج می کند تا بتوانند به 5 دقیقه قبل از انفجار نیمی از کریستال ها توسط تروریست ها برگردند و انجام ماموریت را برای آنها غیرممکن کنند.

تمام شدن بخار

اول، به نظر می رسید که ChatGPT علاقه خود را از دست داده و نیمی از فیلمنامه را تحویل می دهد. وقتی از او خواسته شد، عذرخواهی کرد و بقیه را تف کرد. این بار دو کاپیتان ناکام ماندند. چه نوع پیشتازان فضا این فیلم است؟ فکر کردم

چرا باید فرض کنیم که ChatGPT، که از بسیاری از نوشتارهای آنلاین یاد می‌گیرد، می‌تواند مثلاً در سطح استیون کینگ – یا حتی سطح من بنویسد؟

در حین کار، کرک و پیکارد خود را در دنیای جدید عجیبی می‌بینند، دنیایی که در آن تکنولوژی عجیب و آداب و رسوم ناآشنا احاطه شده‌اند. آنها باید در شهر نیویورک قرن بیست و یکمی حرکت کنند، با مردم محلی ترکیب شوند و خود را با دنیایی که بسیار متفاوت از دنیایی که می شناسند تطبیق دهند.

در نهایت، من به یک اسکریپت قابل استفاده نرسیدم که مایه آرامش بود.

آن بازیگران اما استون (در برگه جدید باز می شود) به عنوان یک دانشمند و بعدها اضافه شد ادریس البا (در برگه جدید باز می شود).

در این مرحله، به نظر می‌رسید که ChatGPT فراموش کرده بود که در حال نوشتن یک فیلمنامه است و فقط پاراگراف‌هایی از متن بدون دیالوگ را ارائه می‌کرد که اکشن را توصیف می‌کرد. احساس عجله داشت، و مثل اینکه ChatGPT از این تمرین خسته شده بود و فقط می خواست آن را انجام دهد.

برای آزمایش نظریه‌ام، تصمیم گرفتم از ChatGPT بخواهم که در نوشتن فیلمنامه به من کمک کند. من خلاصه خیلی مختصری به آن دادم، چند شخصیت و حتی کمی بازیگری، اما در غیر این صورت، بگذارید آنطور که صلاح می‌داند بنویسد.

وقتی خواندم که ChatGPT اکنون به قدری نویسنده ماهری است که صدها کتاب را در سرویس انتشارات خود آمازون نوشته است، یک هیجان کوچک را تجربه کردم. برای روشن بودن، چت ربات پیشگامانه OpenAI این توم ها را به تنهایی منتشر نمی کند. مردم با ChatGPT کار می کنند تا تم ها، داستان ها و فصل هایی را برای کتاب های خود ایجاد کنند.