محققان گفتند: در تجزیه و تحلیل پروتئومهای سلولی، تغییرات مرتبط با آستروسیتها را مشاهده کردند. در سلولهای بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، ما همچنین تفاوتهایی را در سطوح سیتوکینیهای پیشالتهابی و ارائهدهندههای دیگر پیدا میکنیم که نشاندهنده عملکرد رگزایی در مغزی بود. رَگزایی روند فیزیولوژیکی است که از طریق آن رگهای خونی جدید از نمونههای قبل از موجود تشکیل میشوند.
نتایج این مطالعه به منظور درمان جدید اشاره میکند و درک را از مکانیسمهای مولکولی پشت اسکیزوفرنی افزایش میدهد.
انتهای پیام
منبع
این مطالعه توسط بنیاد تحقیقات سائوپائولو حمایت شد.
آستروسیتهای مشتقشده از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، علاوه بر آنها بر بیماریها، مزمن را نشان دادند. آستروسیتها به عنوان تنظیم کننده پاسخ ایمنی در سیستم مرکزی مرکزی هستند، بنابراین ممکن است که آنها نابالغتر یا ناکارآمدتر را افزایش دهند. آستروسیتهای مشتق شده از بیمار اینترلوکین ۸ (IL-۸) نسبت به گروه کنترل میکنند. اینترلوکین ۸ یک عامل پیشی است و گمان میرود که عامل اصلی رفتاری مرتبط با اسکیزوفرنی باشد.
در این مطالعه، مطالعه بر نقش آستها در ایجاد این بیماری انجام شد. این سلولهای گلیال، نگهبان سیستم عصبی مرکزی هستند و برای دفاع از آن مهم هستند. عناصر مرکزی واحدهای انرژی بدنی هستند که مدارهای عصبی را با جریان خون یکپارچه میکنند و از نورونها پشتیبانی میکنند.
دو سری آزمایش با آستروسیتهای مشتق شده از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و افراد سالم انجام شده است. اولین مورد آنالیز پروتئومیکس بود که در آن تمام محصولات موجود در هر نمونه به منظور تشخیص تفاوت بین دو مجموعه آستروسیت شناسایی شدند. پروتئومیکس(Proteomics) دانش بررسی ساختار و عملکردها در بزرگ است. این واژه را به قیاس ژنومیک (به معنی دانش بررسی ژنها) ساختهاند.
گروهی از محققان برزیلی در مطالعهای از وجود ارتباط بین مغز و اختلال روانی اسکیزوفرنی خبر دادند.
اسکیزوفرنی یک اختلال سلامت روان چندعاملی شدید است که حدود یک درصد از جمعیت جهان را تحت تأثیر قرار میدهد. علائم شایع این بیماری شامل دست دادن با تماس با واقعیت(روان پریشی)، توهم(مثلاً شنیدن صداها)، هذیان، رفتار حرکتی نامنظم، از دست دادن انگیزه و عدم شناخت میشود.
تحقیقات قبلی نشان داد که ناهنجاریهای مولکولی و عملکردی استروسیتها میتوانند در پاتوژنز اسکیزوفرنی دخیل باشند. محققان گفتند: در مطالعه خود، ما این را با استفاده از سلولهای بنیادی پرتوان القایی ثابت کردیم. بدون این تکنیک، آستروسها را به روشی که ما انجام دادیم غیرممکن خواهد بود، مطالعه کرد.
در این مطالعههای متخصصان، سلولهای پوستی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی را با سایر سلولهای افراد سالم مقایسه میکنند. این بخش از مطالعه در آزمایشگاه «استیونز رهن» (Stevens Rehen)، محقق موسسه تحقیقاتی و آموزشی IDOR و استاد موسسه زیستشناسی دانشگاه فدرال ریودوژانیرو انجام شد.
«دنیل مارتینز د سوزا»(Daniel Martins-Souza) از این مطالعه گفت: ما نشان دادیم که آستروسیتها ممکن است در تغییر روند تغییر ضخامت رگهای خونی مغز وجود داشته باشد که این امر به نوبه خود ممکن است با کاهش جریان متابولیک در آن باشد. مناطق خاص از مغز که عاملی کلیدی در اسکیزوفرنی است، همراه باشد. یافتههای ما نقش آستروسیتها را به عنوان یک عامل اصلی در بیماری برجسته میکند و نشان میدهد که آنها میتوانند هدفی را برای درمانهای جدید داشته باشند.
پس از آنالیز پروتئومی، آزمایشهای عملکردی انجام شد تا نشاندهندههایی باشد که پاسخهای آنها در آسکیزوفرنیها به اسکیزوفرنی تغییر میکند و سلولها موادی را که میتوانند بر آن تأثیر بگذارند، انجام میدهند. به کلیههایی که در یک سلول در یک زمان مشخص بیان میشود، پروتئوم آن سلول گفته میشود و این پروتئوم است که فاصله بین ژنوم و مکانیسم مولکولی سلولی را میکند.
رَگزایی یا آنژیوژنز (Angiogenesis) فرآیندی فیزیولوژیکی است که در آن رگهای جدید از رگهای موجود رشد میکنند. در دوران جنینی طی فرآیندی به نام واسکولوژنز شبکه رگی آغاز میشود. در این پروسه سلولهای اندوتلیال به شکل جدید از پیش سازهای سلولهای اندوتلیالی که آنژیوبلاست نام دارند، شبکه رگی را ایجاد کرده و پس از آن فرآیند آنژیوژنز با جوانهزنی رگهای جدید از رگهایی که قبلاً ایجاد شدهاند، شبکه شبکهای تکوین مییابد.
دانشگاه ایالتی کامپیناس(UNICAMP)، موسسه تحقیقاتی و آموزشی IDOR و دانشگاه فدرال ریودوژانیرو(UFRJ) در این مطالعه ارتباط بین آستروسیتها(سلولهای سیستم مرکزی مرکزی) بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و تشکیل خونی باریک در مغز را شناسایی کردند.
نکته دیگری که در مقاله به آن اشاره میکند این است که آستروسیتها چقدر در مشکلات عصبی مهم هستند. نقش سلولهای گلیال از جمله آستروسیتها، نه تنها در اسکیزوفرنی، بلکه در اختلالات عصبی به طور کلی کشف شده است. دیدگاه غالب در گذشته این بود که بر روی نورونها تمرکز کنند. مارتینز دسوزا گفت: دید و ما را از این بیماری در حال گسترش است.
به بیان ساده، ما محیطهای آستروسیت سازگار شده حاوی تمام مواد مصرف شده توسط این سلولها را در منطقه منطقهای تخمهای بارور شده قرار داده است. با تکثیر سلولهای انجامشده، میتوانم ببینم که شکلگیری چگونه پیش میرود، زیرا از تخممرغ میتوان توسط مواد مصرف شده القا یا توانایی.
به گفته نویسندگان، یافتهها نقش عصبی در اسکیزوفرنی را تقویت میکند و به نشان میدهد که آستروسیتها به عنوان عامل نقش مهم دارند. علائم بیماری معمولاً در بزرگسالی ظاهر میشود، اما آنچه مطالعه میکند، سلولهای گلیال را میخواند که از ابتدا متفاوت بوده و بر روی عصبی جنین تأثیر میگذارد. تمایز و شکل گیری مغز هر دو تغییر میکنند. بنابراین، ممکن است تغییر سیستماتیک سیستماتیک به ناهنجاری مدار اولیه مغز مشخص شود و این به خود اسکیزوفرنی در آینده تبدیل شود.
به گزارش ایسنا و به نقل از تی ان، روانگسیختگی یا اسکیزوفرنی یک اختلال روانی است که با دورههای مداوم یا عودکننده روانپریشان مشخص میشود. علائم اصلی آن شامل توهم، هذیان و اختلال تفکر است. علائم دیگر این اختلال عبارتند از کنارهگیری اجتماعی، کاهش عواطف و بیتفاوتی. این علائم به طور معمول معمولی بروز میکنند و در اوایل بیماری شروع میشوند و در بسیاری از موارد هرگز بهطور کامل نمیشوند. در حال حاضر نتایج مطالعاتی که توسط دانشمندان برزیلی انجام شده است، نشان میدهد که اسکیزوفرنی ممکن است با تغییراتی در ساختار مناطقی از مغز مرتبط باشد.
برای این منظور، سلولهای اپیتلیال بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و گروه کنترل را مجدداً برنامه ریزی کردند تا به سلولهای بنیادی پرتوان القایی (iPSCs) تبدیل شوند. آنها سپس سلولهای بنیادی پرتوان القایی را به سلولهای بنیادی عصبی القا کردند که میتوانند نورونها و همآستروسیتها را ایجاد کنند.
مدل سیستمی استفاده از آنها به عنوان سنجش غشای مرغ کوریوآلانتوئیک(CAM) شناخته میشود. غشای کوریوآلانتوئیک مرغی که از تخم مرغ به دست میآید، شبکه متراکمی از رگهای خونی دارد و به طور خاص برای مطالعه رگهای استفاده میشود.